حشمت الله طبرزدی و محمد
سیفزاده دو تن از زندانیان سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج طی نامهای
سال جدید را سال حقوق بشر معرفی کرده و مینویسند: «بنابر این، به جا است،
ملت ایران از پیر و جوان و زن و مرد، با پشتیبانی
از سوی همهٔ احزاب، رسانهها، گروهها و شخصیتها و با درک شرایط حساس و
تعیین کنندهٔ فعلی، از هر فرصتی برای طرح مطالبات حقوق بشری که در بر
گیرندهٔ تمام حقوق بنیادین آنها و در کلیهٔ زمینهها است استفاده نمایند و
برای خلق جنبش اجتماعی قدرتمند، ملی و دموکراتیک، به مثابهٔ تضمین کنندهٔ
خواستههای خود، همت نمایند.»
متن کامل نامه:
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد ناپدید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
همه شواهد و نیز ضرورتهای اجتماعی و تاریخی حاکی از آن است که حکومت چارهای جز تن دادن به رعایت قوانین حقوق بشری نداشته و تمسک به ابزارهایی مانند حقوق بشر اسلامی، با عنایت به پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشرو دو میثاق بین المللی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… فاقد وجاهت قانونی و عقلی بوده و مقبولیت ملی و جهانی نیز نخواهد داش؛ با این وجود، طی ۳۵ سال گذشته به دلیل عدم وجود قوه قضاییه مستقل از ارادهٔ قدرت حاکم و عدم وجود دادرسی منصفانه و استفادهٔ ابزاری حکومت از امر قضا برای تحکیم خود و تامین منافع گروهی، حقوق شهروندان به صورت گسترده و مستمر، در کلیهٔ زمینهها نقض گردیده و حکومت در صدر لیست، حکومتهای ناقض حقوق بشر در جهان قرار گرفته و در مجامع صالحهٔ جهانی، بیشترین محکومیت را داشته است.
از دیگر سو، همین حکومت بدون اخذ مجوز قانونی از ملت ایران، دست به راه اندازی برنامه بلند پروازانهٔ هستهای زده که ملت ایران را با چالش ناخواسته مواجه کرده است و البته خود نیز دربحرانی فرو رفته که در نهایت، راه حل برون رفت از آن را در گرو مذاکره با نهادهای بین المللی و پذیرش الزامهای مطروحه دانسته است.
باتوجه به موارد فوق میتوان نتیجه گیری کرد که، حکومت در برابر مطالبات انباشت شدهٔ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، حقوقی و اجتماعی ملت ایران و در برابر فشار نهادهای بین المللی و حقوق بشری و وجدانهای آگاه و بیدار جهانیان راهی جز توقف نقض گسترده ومستمر حقوق بشر ندارد.
پس، مطالبات به حق ملی در کنار فشارهای گسترده بین المللی، فرصت مناسبی در اختیار همهٔ طبقات اجتماعی، اعم از کارگران، دانشجویان، فرهنگیان، روزنامه نگاران، هنرمندان، زنان، برابری طلبان قومی، مذهبی، عقیدتی، فعالین سیاسی و سایر صنوف که آزادی، رفاه، امنیت و… خود را در اجرای مفاد اعلامیهٔ مذکور میدانند، قرار داده تا امیدوارتر از گذشته پا به میدان بگذارند و خواهان حقوق بنیادین خود بشوند.
بنابر این، به جا است، ملت ایران از پیر و جوان و زن و مرد، با پشتیبانی از سوی همهٔ احزاب، رسانهها، گروهها و شخصیتها و با درک شرایط حساس و تعیین کنندهٔ فعلی، از هر فرصتی برای طرح مطالبات حقوق بشری که در بر گیرندهٔ تمام حقوق بنیادین آنها و در کلیهٔ زمینهها است استفاده نمایند و برای خلق جنبش اجتماعی قدرتمند، ملی و دموکراتیک، به مثابهٔ تضمین کنندهٔ خواستههای خود، همت نمایند.
محمد سیف زاده- حشمت الله طبرزدی
زندان رجایی شهر
فروردین ماه ۱۳۹۳
مطالب پیشین:
متن کامل نامه:
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد ناپدید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
همه شواهد و نیز ضرورتهای اجتماعی و تاریخی حاکی از آن است که حکومت چارهای جز تن دادن به رعایت قوانین حقوق بشری نداشته و تمسک به ابزارهایی مانند حقوق بشر اسلامی، با عنایت به پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشرو دو میثاق بین المللی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… فاقد وجاهت قانونی و عقلی بوده و مقبولیت ملی و جهانی نیز نخواهد داش؛ با این وجود، طی ۳۵ سال گذشته به دلیل عدم وجود قوه قضاییه مستقل از ارادهٔ قدرت حاکم و عدم وجود دادرسی منصفانه و استفادهٔ ابزاری حکومت از امر قضا برای تحکیم خود و تامین منافع گروهی، حقوق شهروندان به صورت گسترده و مستمر، در کلیهٔ زمینهها نقض گردیده و حکومت در صدر لیست، حکومتهای ناقض حقوق بشر در جهان قرار گرفته و در مجامع صالحهٔ جهانی، بیشترین محکومیت را داشته است.
از دیگر سو، همین حکومت بدون اخذ مجوز قانونی از ملت ایران، دست به راه اندازی برنامه بلند پروازانهٔ هستهای زده که ملت ایران را با چالش ناخواسته مواجه کرده است و البته خود نیز دربحرانی فرو رفته که در نهایت، راه حل برون رفت از آن را در گرو مذاکره با نهادهای بین المللی و پذیرش الزامهای مطروحه دانسته است.
باتوجه به موارد فوق میتوان نتیجه گیری کرد که، حکومت در برابر مطالبات انباشت شدهٔ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، حقوقی و اجتماعی ملت ایران و در برابر فشار نهادهای بین المللی و حقوق بشری و وجدانهای آگاه و بیدار جهانیان راهی جز توقف نقض گسترده ومستمر حقوق بشر ندارد.
پس، مطالبات به حق ملی در کنار فشارهای گسترده بین المللی، فرصت مناسبی در اختیار همهٔ طبقات اجتماعی، اعم از کارگران، دانشجویان، فرهنگیان، روزنامه نگاران، هنرمندان، زنان، برابری طلبان قومی، مذهبی، عقیدتی، فعالین سیاسی و سایر صنوف که آزادی، رفاه، امنیت و… خود را در اجرای مفاد اعلامیهٔ مذکور میدانند، قرار داده تا امیدوارتر از گذشته پا به میدان بگذارند و خواهان حقوق بنیادین خود بشوند.
بنابر این، به جا است، ملت ایران از پیر و جوان و زن و مرد، با پشتیبانی از سوی همهٔ احزاب، رسانهها، گروهها و شخصیتها و با درک شرایط حساس و تعیین کنندهٔ فعلی، از هر فرصتی برای طرح مطالبات حقوق بشری که در بر گیرندهٔ تمام حقوق بنیادین آنها و در کلیهٔ زمینهها است استفاده نمایند و برای خلق جنبش اجتماعی قدرتمند، ملی و دموکراتیک، به مثابهٔ تضمین کنندهٔ خواستههای خود، همت نمایند.
محمد سیف زاده- حشمت الله طبرزدی
زندان رجایی شهر
فروردین ماه ۱۳۹۳
مطالب پیشین:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر