۱۳۹۲ آذر ۲۳, شنبه

نامه خانواده 16 زندانی اعدام شده انتقامی بلوچ به خامنه ای

نامه محمد رضا ریگی پدر دو جوان اعدام شده بلوچ به نام های عبدالباسط و عبدالوهاب ریگی به رهبر جمهوری اسلامی جهت پیگیری اعدام 16 جوان بلوچ که در انتقام به، کشته شدن مرزبانان سراوان اعدام شدند.


بنام خدا

محضر عالیقدر حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله العالی سلام علیکم

رهبرا! دیگر جان به لب رسیده است می دانیم خود شکنجه دیده ای و درد کشیده ای و میدانی که در مقابل وصل برق به بدن کشیدن، اتوی داغ بر بدن، بستن وزنه به جاهای ظریف بدن، آویزان کردن انسان به دست ها یا پاها و غیره... طاقت انسان چقدر است؟

بیشتر بخوانید

 

 

رهبرا! در زمان زعامت کسی زندگی میکنیم که آرزویش در دوران ستم شاهی، رفع ظلم و دستگیری و شکنجه و کشت و کشتار به ناحق بود و این آرزوی همه بود بر اين آرزو انقلاب کردند.

رهبرا! هان آرزو محقق شد و آرزو همان بود و آنچه شد چیز دیگری بود. شکنچه شدیدتر و دستگیری بیشتر و بدون دلیل و ابزاری برای تسویه حساب و نشان دادن قدرت به دیگران، حبس ها طولانی تر و کشت و کشتار و اعدام بی حد و حساب.

رهبرا! در استان سیستان و بلوچستان صدای دادخواهی به شما نمی رسد و نمی گذارند به شما برسد کارگزارانت هم به دادخواهی مردم پاسخ نمی دهند تا صدای مردم بلند می شود با دادن رنگ و بوی مذهبی و قومی و پیگیری عقیم می شود و ظلم و ستم و شکنجه در انتقام از دادخواهی بیشتر و دیگر همه قبول می کنند که دیگر نبایستی دادشان درآید و خود را برای دستگیری، شكنجه، حبس و اعدام آماده و این را حق خود می دانند.

رهبرا! اتهامات رسیده و پخته به دستگیری، شكنجه و حبس و اعدام همیشه آماده است. وهابیت عضو گروه عبدالمالك، کمک به معاندین و وقتی در قبال دادخواهی اینها را مطرح می کنند و مسئولین هم پیگیری خود را عقیم می کنند.

رهبرا! کار به کجا رسیده که :

1- برابر آنچه از گوشه و کنار می رسد و جای بررسی دارد یک نفر افغانی 16 نفر بهترین فرزندان نظام را در مرز سراوان شهید می کنند و آن موقع کارگزاران نظام مقدس استان سیستان و بلوچستان به قصد انتقام جویی از افغان اجنبی 16 نفر از زندانیان بلوچ را که حدود چندین ساعت و بعد از آن به مسلخ اعدام می برند و جانشان را میگیرند.

2- معاون دادستان زاهدان بنام آقای میر در مراجعه اولیای اعدام شدگان میگوید : ((شما 16 نفر از ما را کشتید و ما هم 16 نفر از شما را کشتیم.))

رهبرا! از منظر یک قاضی که نایب امام زمان و بر مسند عدالت تکیه زده است ما دیگر ایرانی نیستیم. این است تعبیر یک قاضی و با این تعبیرات جان فرزندان ما گرفته میشود. در اینجا فرزندان ایرانی توسط افغان شهید می شوند و در نهایت جان 16 نفر دیگر در انتقام جویی از افغانی گرفته میشود. با این دیدگاه چگونه زندگی کنیم و این را به همه امور اجتماعی دیگر تعمیم دهید.

3- رهبرا! وقتی جان بلوچ طبق شرحی که گفتیم ارزش ندارد. وقتی میخواهند به تعداد شهدای سراوان 16 نفر اعدام کنند و نفر کم می آورند شخصی به نام حبیب الله ریگی شورکی ریگی را که در برابر دادنامه تصویر پیوست به شماره 8909975416100829 محکوم به یازده سال حبس است را در حالی که مشغول تلاوت قرآن است و امید آن داره که امروز و فردا آزاد میشود برای تکمیل 16 نفر به مسلخ می برند و اعدام میکنند. این است ارزش جان بلوچ و اینکه اجازه نمی دهند صدای مردم به شما برسد.

رهبرا! دیگر اصول نوزدهم، سى دوم، سی و ششم و سی نهم قانون اساسی در بلوچستان ایران جایشان را با اصول مسلم دستگیری، شكنجه، زندان و اعدام عوض نموده و صدایشان هم به جایی نمی رسد و اگر هم می رسد اینان وهابیند، عضو عبدالمالک اند، به معاتدین کمک کرده اند که فوری دادخواهی را متوقف می کنند.

رهبرا! اینجا سیاه چالهای زندان، شکنجه و اعدام در انتظار کسانی است که صدایشان در آید و فوری دستگیر و چندین سال از او خبری نمی شود و در نهایت با اتهاماتی كه بيان شده اعدام میشود.

رهبرا! اعدام 16 نفر از بلوچ ها در یک آن و با توجیه انتقام جویی، از ماجرای کهریزک کمتر نیست آنجا دستور دادید بررسی کردن ابعاد پوشیده موضوع روشن شد. دستور فرمائید اکیپ ویژه ای جهت بررسی موضوع اعزام شوند و با زندانیان و شکنجه های داده شده به آنان صحبت کنند با خانواده اعدام شدگان ملاقات کنند و بررسی کنند چرا فرزندانشان اعدام شدند. با این پدیده تبعیض قومی و مذهبی مبارزه کنند و آنگاه با مسببین این حوادث برخورد و قاتلین آقای حبیب الله ریگی شورکی و دیگر فرزندان که بناحق اعدام شدند برخورد قانونی صورت گیرند.

رهبرا! چگونه بر حسینی گریه میکنی در حالیکه شمرها و عبیدالله بن زیادها را بر مظلومان حسینی می گماری. چگونه از جگر سوخته زینب میگویی در حالیکه جگرهایی چون زینب سوزاندی، چگونه از علی اصغر و گلوی پاره شده اش میگویی در حالی که علی اصغرها و رقیه ها را یتیم کردی امروز از شما چیزی نمیخواهم چرا که تیغ بی عدالتی مامورانت گردن فرزندانم را بریدند. اما این را میگویم که به خداوند واحد القهار واگذارت می کنم. ((ام شهيدین عبدالباسط و عبدالوهاب ریگی)).

با تقدیم احترام محمدرضا ریگی پدر اعدام شدگان (عبدالباسط و عبدالوهاب ریگی) تاریخ اعدام عبدالباسط : 30/7/91 عزیز ریگی نژاد شورکی برادر اعدامی حبیب الله ریگی شورکی عبداحکیم وکالت پدر اعدامی حامد وکالت خانواده ناظر ملازهی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر